تسلیت بر بزرگترین داغ بشر

... جهل بود و ظلمات جور، وقتی که او آمد. آتش فلاکت بود و روح نازک آدمی که توان تحمل آن همه نادانی را نداشت و به احتضار نفسی می کشید بی امیدی به آمدن طبیبی. او اما آمد. آمد و بر بالین این لاشه نیمه مرده رنج کشید. آنقدر پرستاری کرد تا درمانش را یافت بشریت بیمار از دست رفته. مردمانی که محبت را به گورستان روحشان تقدیم کرده بودند و در گنداب حیوانی خود غوطه ور بودند نسیم رحمت را از وجود او برگرفتند و بال زدند تا ملکوت، تا آنجا که جایگاه جبریل بود و میکال و اسرافیل و ... آری آمد و بشریت را از احتضار بیرون کشید ... و اینک او بود که محتضر منتظر فرشته مرگ نشسته و باز بر حال بیمار خود نگران ... و بشر چه کرد پس از او؟ هیچ، هیچ، الا رجعت به مرداب جهل و خرافه و حیوانیت.

رحلت بزرگمرد عالم امکان پیامبر اکرم حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) داغی است که بر دل جهان مانده است و می ماند تا ابد.