فاعتبروا یا اولی الابصار

گزارش زیر را بخوانید از سایت بازتاب متعلق به سردار رضائی و ببینید که عطش قدرت چه سان آدمیزاده را متحول می کند.

روزنامه‌های آلمانی، به نقل از منابع نزدیک به دستگاه‌های اطلاعاتی غرب، خبر از فعالیت شمار زیادی از کارشناسان ایرانی برای دست‌یابی پنهان به بمب هسته‌ای دادند.


به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، دو روزنامه آلمانی «اشپیگل» و «سونتاک» اعلام کردند بیش از 70 تا 90 کارشناس زبده هسته‌ای ایران به طور پنهانی در این بخش فعالیت می‌کنند که اولین بمب‌های هسته‌ای دست‌آورد این افراد، به زودی آماده می‌شود.


«القناة» به نقل از این دو روزنامه نوشت، ایران تجهیزات پیشرفته‌ای در زمینه ساخت کلاهک‌های هسته‌ای و دوربین‌های فوق‌العاده مجهز به سیستم سریع را از اروپا خریداری کرده است که دانشمندان بحث و پژوهش خود را در قبال این سیستم‌ها، به کمک وزارت دفاع این کشور آغاز کردند.. از آن گذشته جمهورى اسلامى ایران اقدام به تهیه دوربینهاى فوق العاده سریع و همچنین افزارهاى مولد اشعه ایکس نموده است. با کمک این افزارها میتوان انفجارهاى آزمایشى را مورد تحقیق قرار داد. جمهورى اسلامى همچنین سرگرم کار بر روى مواد منفجره مخصوصى است که بوسیله آنها کلاهکهاى اتمى فعال میشوند.


این دو روزنامه می‌نویسند، هرچند ایران بارها حسن نیت خود را برای همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای اعلام کرده است اما هنوز عملا با بازرسی بی‌قیدوشرط آژانس موافقت نکرده است.

از آقای رضائی (که سالهاست هوس به تن کردن قبای ریاست جمهوری را دارد و با همین هوش شعار جریان تازه و خط نو را علم کرده و مانورهای آزادی طلبانه و روشنفکرنمائی می دهد) می پرسم:

انتشار چنین گزارشهائی در شرایطی که تمام دنیا شامه تیز کرده تا بوی نامطبوع بمب ایرانی را حس کند به چه معناست؟ شاید بگوئید این فقط نقل قولی است از چند روزنامه آلمانی و فقط جنبه اطلاع رسانی دارد. بسیار خوب، پس می پرسم: چه طور است که شما برای انتقاد از وزارت خارجه دولت خاتمی از تحلیل جزئی ترین و بی اهمیت ترین مسائل هم فرو گزار نمی کنید،‌اما در مورد این اخبار و گزارشهای خطرناک فقط به نقل قول اکتفا می کنید بدون هیچ تحلیل یا تکذیبی؟ آیا جز این است که می خواهید صحه ای بگذارید بر این اخبار و پز بدهید که ما هم در آستانه تولید بمب اتمی هستیم؟ براستی نتیجه این الدروم بلدرومها چیست؟ کدامین کشور جهان با این اطوارهای چندش آور توانسته است محبوبیتی برای خود کسب کند؟ آقایان، دوران صدام با آن نظامی گری افراطی و استبداد وحشیانه به سر آمد. تو را به خدا و به آن چیزی که اعتقاد دارید دست از این بازیهای سیاسی بردارید و کمی هم به فکر این مملکت و مردم باشید.

باز از شما می پرسم: بمب اتمی را کدام ضرورت استراتژیک در دنیای امروز دیکته کرده که شما چنین شادمانه در دام صهیونیستهای نابکار افتاده اید؟ پاکستان را با داشتن چندین کلاهک هسته ای چه شد که در جریان افغانستان هیچ نکرد جز پادوئی و نوکری آمریکا؟ هیچگاه فکر کرده اید که اگر دولت ژنرال مشرف مردمی بود و نه کودتائی، بی داشتن بمب اتم می توانست کاسه لیسی آمریکا را نکند حال آنکه با داشتن آن چاره ای جز حرف شنوی ندارد؟ کدامین مصلحت ما را وا می دارد اینچنین بر کوس ماجراجوئی بکوبیم؟

بنگریم بر احوال اطرافیانمان و عبرت بگیریم.

باز هم بدون شرح!


نپرسید که چرا این مطلب بدون شرح است. زبان قاصر است از شرح جمله زیر که خود فی نفسه شرح حال دورانی است از تاریخ مملکتمان:

نماینده ولی فقیه در استان کهکیلویه و بویر احمد گفت: برخی نمایندگان مجلس با ارایه طرح کنوانسیون زنان و در نوشتن نامه به رهبری نشان دادند که بسان گراز بویی از غیرت نبرده اند. (منبع: سایت امروز)

مقایسه کرامت انسانی زن بین جامعه ما و جامعه دشمن!


در سایت بازتاب گزارشی در مورد تعرض وسیع به زنان و دختران در وسائل نقلیه تهران خواندم. نویسنده گزارش انتقاد شدیدی به مسؤولان (دولتمردان) کرده و پرسیده است اگر دختران و همسران آنها هم مجبور بودند با مینی بوس، اتوبوس، تاکسی و کرایه شخصی رفت و آمد کنند، وضعیت به همین منوال بود؟ البته انتقاد به جائی است و امید است شهردار حزب اللهی تهران هر چه سریعتر نسبت به اصلاح این امر اقدام کند چرا که حل این معضل در حیطه وظایف شهرداری است. داشتم به این قضیه که چرا چنین امری (تعرض به زنان) اینچنین فراگیر است در جامعه ما فکر می کردم که مطلب «یکی فک مد رو جمع کنه...» را در وبلاگ ترنج دیدم.

نکته قابل تامل این است که جامعه ایران لقب اسلامی یدک می کشد و سالهاست در این جامعه بر کرامت انسانی زنان در ایران اسلامی تاکید می شود و علی رغم این همه شعار هیچ مکانیزم اجرائی و قانونی برای جلوگیری از اینگونه تعرضات و سوء استفاده های ظالمانه اندیشیده نشده است. این امر را فقط با یک بند از قانون جزائی انگلستان کافر استعمارگر دشمن مقایسه کنید که می گوید :« اگر شوهری بر خلاف میل همسرش با او همبستر شود مرتکب تجاوز به عنف شده است» مجازات تجاوز به عنف بسیار سنگین است به طوری متجاوز از بسیاری حقوق اجتماعی خود عملاً محروم می شود و همیشه علامت متجاوز را بر پیشانی خواهد داشت، عملاً مشاغل اجتماعی و مرتبط با زنان و کودکان به وی سپرده نمی شود و قس علی هذا.