منصور گله دارد از رفاقتها و عدم حضور جوانان در مراسم تدفین. حق دارد. مادر بزرگ موجودی عزیز است و دوست داشتنی که وقتی رفت جای خالیش هماره دل را می خراشد ولو مثل مادر بزرگ من از پا افتاده باشد. دو سال پیش که در وطن نبودم، دوهفته تمام دائم یاد مادرجون به ذهنم خطور می کرد. انگار در کنارم بود و می دیدمش. و در پایان آن دو هفته عجیب تلفن زنگ زد و یک خبر که مادرجون تمام کرد. حتی یک دوست هم از خیل دوستانم متوجه ماجرا نشد و حتی یک ایمیل ناقابل هم در تسلیت دریافت نکردم و نمی دانید که در غربت بی تسلا چقدر مشکل است. به دل نگرفتم و نمی گیرم که تجربه داشتم. چه، وقتی که تنها عموی بازمانده ام وفات یافت و من هم در وطن بودم، باز هم کسی برای تسلیت نیامد. از این بزرگتر بخوانم حدیث جدائی و رفاقتهایمان را که چون مرحوم حاج آقا شکوری از دنیا رفت به دوستی قدیمی که نوه ایشان بود تسلیت فرستادم و در پاسخ برایم نوشت که دوستان داخل وطن هرگز به او تسلیتی نگفتند با اینکه همه می دانستند که مرحوم شکوری با آن روح لطیف و بزرگوار بار و بنه را بست و از این سرای مصیبت رفت به کوی آرامش خویش. آری حکایت رفاقتها و دستگیریهای ما در این عصر دود و الکترون به اینجا کشیده شده است. چه می توان کرد؟
ز دست بخت گران خواب و بی سامان
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
سلام دوست عزیز خوبی ؟ خوشی ؟ سلامتی ؟ چه خبر ؟ مطالب زیبا و خوندنی مینویسی این شعر آخر هم با کوتاهی خیلی جالب بود . لبت خندان و دلت شاد .
آرزومند آرزوهایت نوید ( پسر جنوب )
و بقول مامانم همونطور که همدردی بعضی آدمها که توقعشو نداری مثل یه لطف تو ذهنت میمونه برخوردای بعضیا هم از یادت نمیره...یه موقع یه ختمیو میگم میشه نیام میگه شاید هیچوقت نتونستی جبران کنی....خدا همشونو رحمت کنه.
جز تاسف چیز دیگه ای نمیشه گفت . من هم عموم به تازگی فوت کرده اما واقعا ابراز محبت صمیمانه دوستام و ابراز تسلیت اطرافیان فراموش نشدنی بود و به من خیلی آرامش داد . هرگز محبتشونو از یاد نمیبرم . . . شاد باشی
اقا این قضیه فیلترها هم بد جوری گیر داده
من با بدبختی پرشین بلاگ و بلاگ اسکای و اورکات رو باز میکنم چون همشون فیلتره
محسن جان ! خاک بر چشمم باد ! نمی دونستم که وبلاگ رو آپ دیت میکنی... فکر میکردم مشغله اجازه نمیده. دو تا یادداشت آخریت رو نخونده بودم. ارباب ! شما باید منو تنبیه کنید ! (البته با لحن ژاپنی بخونید!)
حدیث بی وفایی و فقدان نزدیکان ٬ بس دراز است. حاج آقا شکوری و ماجرایی که گفتی یادمه. بی توجهی زیاد شده. تکثر داره یه چیزهایی رو می بلعه.
خدا مادربزرگ شما و دیگر درگذشتگان را رحمت کند.
آپدیت؟؟؟
آخ که جامعه و جوونا چه بر سر هم دارن میارن