پروتکل الحاقی - ترکمنچای!


دیشب با یکی از آشنایان عزیزم در ایران تلفنی صحبت می کردم. ایشان پزشک است و آدمی است با هوش، با سواد و روشنفکر. به من می گفت بله پروتکل را هم با قدرت امضاء کردیم (با تمسخر) و تظاهرات هم کردیم، دیگر کم از امضا کنندگان ترکمنچای نداریم! دیدم متأسفانه تبلیغات برادر حسین و برادر حسن و دکتر علی و دکتر اردشیر (محمد جواد) ظاهراً اثرات عمیقی گذاشته است. دوستان عزیز، برادران گرامی لطفاً متن پروتکل الحاقی را مطالعه بفرمائید و به بنده هم بگویید شباهت آن به ترکمنچای چیست؟ این پروتکل فقط یک الحاقیه است به قرارداد NPT (منع گسترش سلاحهای هسته ای). در هیچ کجای آن اشاره ای به از دست دادن سرزمین یا حاکمیت ملی یک کشور نیامده. تمامی بازدیدها باید از قبل به اطلاع برسد با تمام جزئیات (فرقش این است که زمان بازدید ممکن است آنقدر فشرده تعیین شود که کسی فرصت مخفی کاری نداشته باشد). این حرفهائی که مطابق این پروتکل آژانش می تواند اطاق خواب فلان و بهمان را هم بازدید نماید در هیچ کجای این پروتکل یا در خود پیمان NPT ذکر نشده است. اگر به عراق استناد می کنید باید خدمتتان عرض کنم که بازرسی از کاخهای صدام و قس علی هذا هیچ ارتباطی به این پروتکل نداشت بلکه بر اساس قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل انجام گرفت. تو را به خدا کمی مطالعه کنید. هر حرفی را که می شنوید باور نکنید. آی مردم ....

هنری هشتم!


دوران پادشاهی هنری هشتم در تاریخ انگلیس از اهمیت خاصی برخوردار است. هنری هشتم یکی از پادشاهانی بود که انگلیس را دوباره منسجم کرد و یک کشور پادشاهی تمام عیار تشکیل داد. مهمترین وظیفه هنری هشتم (از نظر خودش) داشتن یک فرزند پسر به عنوان وارث تاج و تخت بوده است. همین خواسته مهمترین عامل چرخشهای تاریخی دوران سلطنت وی بوده است. هنری از همسر اولش دارای فرزند پسر نشد و لذا عزم ازدواج مجدد کرد، اما چون این مسأله (طلاق) در آئین کاتولیک جائی ندارد و پاپ به او اجازه این کار را نداد، وی کلیسای انگلیس را مستقل کرد و از اطاعت پاپ سر پیچید. هنری مجموعاً شش بار ازدواج کرد، دو همسرش را طلاق داد و دو همسرش را اعدام کرد ( اولی را به بهانه خیانت و دومی را به دلیل خیانت). وی همچنین دو وزیر خود را اعدام کرد که از نام آورترین مردان تاریخ انگلیس هستند: سر توماس مور و کرامول. اما از قضای روزگار تنها پسر او در ۱۵ سالگی درگذشت و عملاً دو دختر بزرگ او به ترتیب سلطنت را در دست گرفتند که دومی ملکه الیزابت اول است.

این مقدمه را نوشتم تا بگویم دیشب و پریشب یک فیلم بلند تلویزیونی (در دو قسمت) در مورد زندگی او پخش شد. فیلمی خوش ساخت و با درونمایه ای تفکر آمیز. سراسر فیلم نشان از استعاره بازی روزگار با قدرتمندان و حرص و عطش قدرت به علاوه کور شدن ناشی از آن داشت. جالب است که تمامی وزرای هنری (پس از سر توماس مور) در لحظه ای که موفق می شدند حریف خود را از میدان به در کنند، ملکه ای جدید برای شاه بتراشند و خود را به منصب صدارت برسانند یک جمله میگفتند:
It's our moment. و خوشمزه اینجاست که هیچیک لحظه پایان نفر قبلی را نمی دید که چگونه در مقابل Tower of London سر از بدنش جدا میشود. یاد قائم مقام به خیر که گفت:
روزگار است این که گه عزت دهد گه خار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد

البته دیدگاه این فیلم با دیدگاه قائم مقام متفاوت بود. چرا که نشان می داد این روزگار نیست که انسان را نابود میکند، بلکه حرص و ولع سیری ناپذیر آدمی و نتیجه مستقیم نامردمیهائی است که در راه رسیدن به آمال و آرزوهایش اعمال میکند.

هنری هشتم در بستر مرگ از پسرش پرسید برای حفظ کشور چه می کنی؟ پسرک نوجوان همان تعالیم اسقف کلیسای انگلیس را که البته دستی در سیاست داشت و عملاً مهمترین وزیر پدر محسوب می شد تحویل داد الا اینکه آخری را فراموش کرد. سپس با من و من گفت مهمترین وظیفه من این است که یک پسر بیاورم (دستوری که پدر بزرگ به پدر داده بود به هنگام مرگ). هنری گفت: نه نه نه، مهمترین وظیفه تو این است که پیش از هر چیز انسان باشی.

آری آدمیزاده در دو هنگامه به فطرت پاک خود رجوع می کند: هنگامه تولد و هنگامه مرگ ...

(ضمناً می توانید پاسخهای نظرات مطلب ۲۴ مهرماه را در همان محل ببینید)

یک خبر بد برای علاقه مندان بازیهای رایانه ای


سیستمهای محافظت از نسخه برداری CDها، DVDها، برنامه ها و بازیهای رایانه ای خود را مجهز به روشهای hacking می کنند. تاکنون در این مبارزه hackerها برنده بودند اما اوضاع درحال تغییر است. یکی از دلایل برنده شدن آنها این است که معمولاً رویه های حفاظتی در لحظه آخر به محصول اضافه می شده اند، لذا عبور از آنان نسبتاً آسان بود. لیکن این مسأله دیگر ادامه نخواهد یافت. طراحان بازیها اکنون مشغول پنهان کردن روالهای ضد نسخه برداری در اعماق کد بازی هستند. برای شکستن اینگونه موانع، hackerها باید برنامه را تکه تکه کنند و از آنجا که این روالها از روشهای بسیار هوشمندی برای تخریب نسخه غیر مجاز استفاده می کنند، آنان دیگر نمی دانند دنبال چه چیزی بگردند. اخیراً یکی از بازیهای رایانه ای اجازه می دهد که کاربران نسخه کپی شده را برای مدتی استفاده کنند و پس از مدتی که کاربر به بازی وابسته شد، اجرای آن دچار اشکال و وقفه می شود. تولید کننده این بازی دریافت که میزان فروش آن پس از مدتی بالا رفته است درست به این دلیل که کاربران گرفتار اشکالات نسخه غیر مجاز شده و لذا به خرید نسخه اصلی روی آورده اند.
یک چالش همیشگی پیش روی این صنعت این بوده که آیا شرکتها باید به این واقعیت که بازیها، فیلمها و برنامه ها لا جرم کپی می شوند گردن نهند یا اینکه نسخه برداری غیر مجاز باید به طریقی متوقف شود؟ البته اگر کسی بتواند نرم افزار محافظ را بشکند، تعداد زیادی می توانند نسخه برداری را ادامه دهند اما با قراردادن حفاظت در اعماق محصول، شکستن آن مدت زمان مدیدی وقت می برد. تا آن زمان سیستمهای عامل جدید به بازار آمده اند، و کنسولهای بازی جایگزین شده اند لذا نرم افزار بازی و برنامه های حفاظتی باید از نو نوشته شوند. این امر باعث میشود که حتی در صورت شکست سدهای حفاظتی، نسخه های غیر مجاز عملاً بدون مصرف باشند.

            برگردان از: New Scientist, Vol.180, No.2416, 11 October 2003, p.3

ضمناً دوستانی که برای مطلب ۲۰ مهرماه نظر گذاشته اند می توانند پاسخها را در محل نظرات آن یادداشت بخوانند.