عجب!


بزرگ دیپلمات تمام تاریخ، هم او که از مسند طبابت اطفال به منصب صدارت خارجه رسید و چشم بر منصب صدارت عظمی دارد، اندر اوصاف بلاد غرب کراماتی سهمگین به عرصه آورده است. حکیم بزرگ مشرقین و مغربین و سکانداری که کرانه های شمال و جنوب و شرق و غرب هفت دریا از بورکینافاسو تا فیجی از زخمه لنگر کشتی او به ناله اند و افغان فرموده اند: «انگلیس قرن بیستم با انگلیس قرن نوزدهم فرق می کند». بیت:

از کرامات مولانا ولایتی این است
شیره را خورد و گفت رابطه با آمریکا عجالتاً بد، ولی ارتباط با انگلیس عجب شیرین است!

اگر وزن بیت بالا اندکی نامیزان است به دلیل مستغرق بودن شاعر در این بحر حکمت است، لطفاً گیرنده های خود را دستکاری نفرمائید!!!

حزب الله لبنان و مردم مظلوم ایران!


آقای نعیم قاسم قائم مقام حسن نصرالله (رهبر حزب الله لبنان) در مصاحبه ای گفته است تمام ایرانیها از طفل شیرخواره تا بالاترین مسؤول از حزب الله لبنان حمایت می کنند. ضمن تبریک و تهنیت به ایشان به خاطر پیوستن به جمع دوستان پیشگوئی که بدون پرسش از مردم نظر آنان را اعلام می کنند و ما در مملکتمان چند دوجینی از آنها داریم، به مردم لبنان مصیبت پیدایش این افراد را تسلیت عرض می نمایم خصوصاً اینکه ایشان فضایل اضافه ای بر همگنان ایرانی خود دارند از جمله درک زبان شیرخواران و نیز پیش گوئی نظرات ملل دیگر!

البته شایسته است بنده به عنوان یک ایرانی به ایشان بگویم که ضمن تنفر از رژیم نژادپرست و منحوس اسرائیل از حزب الله لبنان تا جائی حمایت می کنم که به منافع ملی کشورم آسیبی نرساند. آقای نعیم قاسم، لطفاً کمی عاقل باشید و دست از سر شیرخواران ما بردارید. شما نیک می دانید که اگر شیرخواران لبنانی وحشیانه کشته شدند، شیر خواران ما هم مظلومانه توسط عراقیها به خاک و خون کشیده شدند. شما بهتر از ما می دانید که زمانی که شیعیان لبنان در فلاکت به سر می بردند و هیچ چیز نداشتند این ما ایرانیها بودیم که سرمایه هائی مثل امام موسی صدر و دکتر چمران را تقدیم شما کردیم. شما به خاطر دارید که با کمک ما بود که شما توانستید اسرائیل را از بیروت به عقب برانید. آقای عزیز ما برای لبنان خیلی هزینه کردیم و ظاهراً همین یاریها بوده است که امر را بر شما مشتبه کرده ولی آگاه باشید که ما در عین حال می دانیم که جائی که منافع شما اقتضاء کند به تمام این واقعیات پشت پا می زنید همانطور که آقای حکیم و اعوان و انصارش چنین کردند و می کنند. پس حالا که میهنتان از اشغال آزاد شده و شما سرزمینتان را تمام و کمال در اختیار دارید هم و غم خود را صرف ساختن آن کنید نه جنگ دوباره. ما از جنگ متنفریم و از اینکه هزینه جنگ طلبی دیگران را بدهیم بیزارتر. لطفاً دست از سرمان بردارید.

ترمودینامیک و فلسفه!


داشتم یکسری اخبار می خواندم ...

آنهائی که ترمودینامیک خوانده اند می دانند که برخی فرایندها برگشت پذیرند البته در تئوری. در دنیای واقع اما هیچ فرایند فیزیکی و شیمیائی باز گشت پذیر نیست.

فکر کردم فرایندهای اجتماعی هم ممکن است در تئوری بازگشت پذیر باشند اما در عمل هیچ جامعه ای به وضعیت گذشته خود باز نمی گردد.

خیلی فلسفی شد نه؟ همه اش تقصیر این نظر سنجی نا کام است. خوب شماها نمی تونید نظر بدید، حال و حوصله نوشتن رفع، دل و دماغ نامیزان و آویزان می شود و در نتیجه آدم به فلسفه روی می آورد، خلاص!